Announcement

Collapse
No announcement yet.

Unconfigured Ad Widget

Collapse

tanha panaham toye ............................

Collapse
X
 
  • Filter
  • Time
  • Show
Clear All
new posts

  • tanha panaham toye ............................


    تنها پناهم تویی تو اینهمه گیر و دار
    **تنها نگاهم تویی تو این شب سرد و تار
    تنها پرنده تو ای تو اسمون ابی
    **تنها ستاره تو یی تو این شب مهتابی
    تنها ترین گناهم دوری زچمون توست
    **تنها ترین پناهم تو اسمونها تویی
    تنها غماری که توش برنده باشم تویی
    **تنها دلیل رفتن دلیل موندن تویی
    فقط به خاطر تو دنیا رو عاشق دیدم
    **فقط تو چشمون تو مهر و ستاره چیدم
    فقط تو دستای تو میخوام که زنده باشم
    **اگه روزی نباشی**میخوام عاشق نباشم
    اگه روزی نباشی این دل من زنونه
    **دیوونه ی عشق تو میمونه که میمونه
    میخوام بمونم انجا تا وقتی زنده باشم
    **منتظر اومدن اواره ی تو باشم
    دلم میخواد بدونه که چشم تو میبینه
    **عشق ز چشمای تو از اسمون میچینه
    دنیا همش تاریکه وقتی که تو نباشی
    **میخوام دنیا نباشه وقتی ز من جدا شی
    u can't gain RESPECT by choice nor by requesting it... it is earned through your words & actions."

    :pr:

  • #2
    Re: tanha panaham toye ............................

    ديگر نمي خواهم شبي با گريه بي تو سر كنم
    ديگر نمي خواهم چنين اين ديده پر گوهر كنم
    ديگر نمي خواهم شوم مست نگاه ناز تو
    ديگر كجا شادم كند آغوش گرم و باز تو
    ديگر كلامت هم فقط از هجر و بيزاري شده
    ماندن كنار تو فقط پر زجر و تكراري شده
    حتي درون فكر تو من يك نفر بيگانه ام
    حتما گمان كردي كه من بي عقل و بس ديوانه ام
    در فكر و يادت نيستم تا لحظه اي يادت كنم
    من مي روم شايد كمي يا لحظه اي شادت كنم
    دستت درون دست من فكرت كنار ديگران
    بوسي مرا در ظاهر و عيش و خوشت با دلبران
    تو مي روي بي من، دگر در انتظارت نيستم
    ديگر سراغم را مگير، هرگز به يادت نيستم
    u can't gain RESPECT by choice nor by requesting it... it is earned through your words & actions."

    :pr:

    Comment


    • #3
      Re: tanha panaham toye ............................

      کاش می شد داد زد فریاد زد
      کاش با فریاد غم پر می کشید
      کاش می شد آن دمی که درد هست
      چشم را بست و دگر چیزی ندید
      کاش اشک با غم من یاری کند
      اشک تنها مرهم درد من است
      خورده پیوندی میان من و درد
      کاش می شد گره را از هم برید
      u can't gain RESPECT by choice nor by requesting it... it is earned through your words & actions."

      :pr:

      Comment


      • #4
        Re: tanha panaham toye ............................

        زندگى
        زندگى مي گذرد
        همانند گذشته كه گذشت
        همه مي آيند و مي روند
        اين چه اصل است؟!
        به سان يك صاعقه فروزش مي كند
        و چون يك پلك بر هم خوردن مي رود
        وتنها چيزى كه مي ماند
        قلبى دردناك
        پر از افسوس و ماتم
        و دوباره
        زندگى مي گذرد
        همانند گذشته
        u can't gain RESPECT by choice nor by requesting it... it is earned through your words & actions."

        :pr:

        Comment


        • #5
          Re: tanha panaham toye ............................


          Ju-yi Muliyan


          Written by
          Abu Abullah Rudaki (d. AD 940)

          Translated by A. J. Arberry, 1958 The Ju-yi Mulian we call to mind,
          We long for those dear friends long left behind.
          The sands of Oxus, toilsome though they be,
          Beneath my feet were soft as silk to me.
          Glad at the friend's return, the Oxus deep
          Up to our girths in laughing waves shall leap.
          Long live Bukhara! Be thou of good cheer!
          Joyous towards thee hasteth our Amir!
          The moon's the prince, Bukhara is the sky;
          O Sky, the Moon shall light thee by and by!
          Bukhara is the Mead, the Cypress he;
          Receive at last, O Mead, thy Cypress tree!


          u can't gain RESPECT by choice nor by requesting it... it is earned through your words & actions."

          :pr:

          Comment

          Working...
          X